وصیت از ریشه «وصی» است و در لغت به معنای عهد، فرمان دادن و سفارش کردن و نیز در صورت نبودن شخص متوفی به امور او پرداختن، آمده است. همچنین وصیت به معنای سفارش، پند و اندرز به کار رفته است. «وصیت» در اصطلاح فقه و حقوق این است که انسان، تملیک و واگذاری عین مال یا منفعت آن را بعد از وفات خود به شخص دیگر یا عموم مردم سفارش کند؛ به طوری که تصرف در اموال وی بعد از مرگش برای دیگران مباح باشد. وصیتنامه سندی است قانونی که به موجب آن موصی (وصیتکننده) فرد یا افرادی را مسئول اموال یا داراییهای خویش پس از مرگ میکند.
انواع وصیت
وصیت به دو نوع تملیکی و عهدی تقسیم میشود.
وصیت تملیکی
وصیت تملیکی عبارت است از اینکه کسی عین یا منفعتی از مال خود را برای زمان بعد از فوتش به دیگری به طور مجانی تملیک کند. با این نوع وصیت، شخص میتواند تا حدودی تکلیف اموال خود را معین کند. مانند صرف اموال برای ساخت مدرسه، دانشگاه، مکان ورزشی و مسجد. به شخصی که وصیت میکند، موصی؛ به کسی که به نفع او وصیت تملیکی شده است، موصیله و به مورد وصیت، موصیبه گفته میشود. در وصیت تملیکی، تملیک با قبول موصیله پس از فوت موصی محقق میشود لذا قبول آن قبل از فوت موصی موثر نیست. موصی میتواند از وصیت خود رجوع کند؛ حتی اگر موصیله، موصیبه را قبض کرده باشد.بنابراین نسبت به موصیله، قبول و رد وصیت بعد از فوت متوفی معتبر است. به این معنا که اگر موصیله قبل از فوت موصی، مورد وصیت را رد کند، بعد از درگذشت فرد میتواند آن را قبول کند و اگر بعد از فوت موصی آن را قبول و قبض کرد، دیگر نمیتواند آن را رد کند. با قبول قبل از فوت موصی، قبول ثانوی بعد از فوت ضرورت ندارد.
وصیت برای امور عامالمنفعه
اگر وصیت برای امور عامالمنفعه مانند وصیت به فقرا و مساکین باشد، قبول وصیت از طرف آنها شرط نیست همچنین در صورت وصیت بر فرد صغیر و مجنون، رد و قبول وصیت بر عهده ولی او خواهد بود. نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که تا زمانی که موصیله وصیت را قبول نکرده و در مورد آن دچار تردید شده است، ورثه متوفی نمیتوانند تصرفی در اموال داشته باشند. زمانی که تصمیم موصیله طولانی و باعث ضرر و زیان بر اموال وراث میشود، حاکم موصیله را برای تعجیل تصمیم فرا میخواند تا هرچه سریعتر قبول یا رد خود را اعلام کند.
وصیت عهدی
وصیت عهدی عبارت است از اینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مأمور کند. مثل اینکه شخصی را وصی کند تا بعد از مرگش، بدهیهای او را بپردازد.در وصیت عهدی، شخصی را که به موجب وصیت، به عنوان ولی بر صغیر یا بر کارهای دیگر انتخاب شده است، وصی میگویند.در وصیت عهدی، وصیتکننده فرد یا افرادی را برای اداره بخشی از اموال خود و نیز سرپرستی فرزندانش پس از مرگ تعیین میکند و مسئولیت را به آنها میسپارد. این در حالی است که در وصیت تملیکی، شخص بخشی از اموال خود را پس از مرگ به فرد یا افرادی تملیک میکند که این فرد یا افراد میتوانند فردی از خانواده یا هر فرد دیگری باشد.
تفاوت وصیت تملیکی و عهدی
در خصوص ماهیت وصیت تملیکی اختلاف است، برخی آن را عقد میدانند و عدهای آن را در زمره ایقاعات قرار میدهند. اما وصیت عهدی بدون تردید ایقاع است. لازم به ذکراست که علاوه بر معلق بودن وصیت بر فوت و قابل رجوع بودن آن، وصیت مجانی است و نمیتوان در آن شرط عوض
کرد و آن را به صورت معامله درآورد.
برخی شرایط وصیت
وصیتکننده (موصی) نمیتواند نسبت به کل اموال خود به هر طریقی که مایل است، وصیت کند. مثلا به بعضی از وراث خود کمتر و به بعضی دیگر بیشتر ببخشد یا یک یا چند تن از وراث خود را از ارث محروم کند. اگر چنین وصیتنامهای تنظیم شود، وصیت متوفی تنها نسبت به یک سوم اموالش نافذ است و در صورت مخالفت سایر ورثه با مفاد وصیتنامه، آثار حقوقی بر دو سوم باقیمانده مترتب نیست. چنین قاعدهای بر موصی بلاوارث نیز حاکم است؛ مگر آنکه موضوع وصیت امور خیریه باشد که در این صورت شخص بلاوارث میتواند وصیت کند که کل اموالش صرف امور خیریه شود.
شرایط موصی
وصیتکننده باید اهلیت داشته و مجاز به تصرف در اموال خود باشد. موصی میتواند در هر صورت از وصیت خود برگردد و وصیت دومی بعد از وصیت اول خود صادر کند. در این صورت وصیت دوم مورد پذیرش است و به اجرا در میآید. هرگاه فرد دست به خودکشی یا اعمالی بزند که باعث جراحت و از بین رفتن خود شود و بعد از آن وصیت کند، در صورت فوت، وصیت باطل بوده و اگر زنده بماند، وصیت موصی نافذ است.
شرایط وصی
وصیتکننده (موصی) میتواند یک یا چند وصی معین کند، در صورت تعدد، اوصیا باید مجتمعا به وصیت عمل کنند؛ مگر در صورتی که تصریح به استقلال هر یک شده باشد. در فرضی که وصایت به اجتماع است تصمیمها باید به اشتراک گرفته شود. عمل یکی از اوصیا نافذ نیست، مگر اینکه دیگران
نیز آن را تنفیذ کنند.
شرایط موصیبه
موصیبه یا همان مالی که مورد وصت قرار گرفته است، باید مالیت و منفعت عقلایی داشته باشد همچنین باید قابل نقل و انتقال بوده و در ملکیت موصی (وصیتکننده) باشد و نیز نباید متعلق به شخص ثالث باشد.اموالی که موصی وصیت میکند باید دارای خصوصیاتی باشد تا وصیت نسبت به آن صحیح اعمال شود. وصیت کردن بر مال نامشروع باطل است و وجهه قانونی ندارد.
موصیبه حتما باید ملک وصیتکننده باشد و موصی نمیتواند بر مال دیگری وصیت کند؛ حتی اگر از خود مالک اجازه داشته باشد. این وصیت باطل است.همچنین وصیت کردن بر چیزی که بعدا موجود میشود، صحیح است. به عنوان مثال وصیت کردن بر فرزندی که در شکم مادر وجود دارد، به شرط زنده به دنیا آمدن صحیح است.موصی فقط تا میزان یک سوم ترکه میتواند وصیت کند و بیش از یک سوم آن باید با اجازه ورثه باشد. اگر وارثی بیش از یک سوم را تنفیذ کرد و اجازه داد، فقط نسبت به سهم او نافذ است.
شرایط موصیله
کسی که برای او وصیت شده است، باید موجود باشد تا مالک منافع و عینی شود که به او وصیت شده است. مثلا حمل باید زنده متولد شود تا بتواند مالک اموال موصی شود. اگر حمل بر اثر جنایت سقط شود اموال به ورثه او خواهد رسید. به شرطی که جرم انجامشده مانع از ارث بردن ورثه نباشد؛ مانند مواردی که ورثه از روی عمد و برای به دست آورن اموال او، حمل را از بین ببرند.